سکوت
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ
خسته و خمار
از خوابهای خالی از خیال...
خسته از، آواز طبلهای توخالی،
شبنغمههای این شهر هزارویکرنگ
هراسان از مرگ، در مردابهای بیمروّت
که بسترِ گرم و آرامِ رؤیاییام را
آغوشِ رؤیای آرامشِ ابدیام را
ربودهاند
مرگ در سکوت رؤیایم بود
و اینک
من و مرگِ سکوت
من و سکوتِ مرگبارِ مردابِ هیاهوها...
در جستوجوی ترانهی سکوتم
سکوتی به رنگ یکرنگی، از جنس عشق
به آرامش آغوش مرگ و به حلاوت آب حیات
در جستوجوی ترانهی سکوتم
خسته و خمار
از خوابهای خالی از خیال...
بامداد ۲۲ خرداد ۱۳۹۱
۹۹/۰۶/۲۵