جوهر سفید

گاه‌نوشت‌های اعظم خان‌آبادی

جوهر سفید

گاه‌نوشت‌های اعظم خان‌آبادی

جوهر سفید یادداشتی ست گاه‌به‌گاه و درحقیقت بازتاب گفت‌وشنودها و نانوشته‌هایی که شاید هیچگاه آنگونه که هستند بازتاب داده نتوانند شد.

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل» ثبت شده است

امروز، بی هوای هیچ، تن‌ها را در گورستان تنهایی‌ام به خاک سرد می‌سپارم.
دیگر دل به هیچ نخواهم سپرد و در قعر غار تنهایی‌ام آهسته‌آهسته سرد می‌شوم.
گرمای وجودم درونم را سرشار از عشقِ به دخترِ خندانِ آینه می‌کند. تنها سپرم، از هجوم آدم‌وارگان، تن‌پوش بلوری‌ام از تگرگ‌‌هایی است که دانه‌دانه با هجمه‌‌ی نامرادی‌ها و نامردی‌ها بر تنم کوبیده‌اند و تک‌تک در دهلیز دل انباشته‌ام.
دختر ایرانم و مادرم ایران به من آموخت که ابهت دماوندِ همیشه‌ایستاده‌اش از برفینه‌ی باشکوهی است که بر تن دارد و هیچ‌گاه نگذاشته آتشفشان درون دلش را فاش کند.

 

دی ماه ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۹ ، ۱۶:۴۱
اعظم خان آبادی

نیستی اما 
دستانت بر تنم چنگ می‌زند
صدایت در گوشم زنگ می‌زند
من می‌گریزم و
نگاهت بر دلم می‌آویزد

 

این چه بی‌توییِ  باهمی است
که بر قلب من ‌پا می‌فشارد

 

۲۷ مهر ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۳:۳۶
اعظم خان آبادی

کلمات می‌دوند و جیغ می‌کشند
به دیواره‌های دالان دلم می‌کوبند
بر تک‌تک تارهای عصبم می‌آویزند و تاب می‌خورند

بر پشت چشمانم چنگ می‌زنند و خنج می‌کشند

بلوایی است، در این تنِ تنهای پرتنش

 

۱۹ مهر ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۹ ، ۱۳:۳۷
اعظم خان آبادی